عزیزم، عشقم، بالاخره دیروز عشقمون رو علنی کردیم.
ایقدر دوست داشتممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم.
واقعا دوست داشتم که همه عشقمون رو ببینن، همهههههههههههه، همه دنیا.
خوشحالم که از فشارای روت کم میشه و به آرامشت افروده.
نمی دونم می دونی یا نه که عاشقتم؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!
دیشب فرزاد اومد دم خونتون اینقدر برات نگران شدم که نگو، داشتم می لرزیدم به خدا.
کاش یه روزی واقعا بفهمی که اگه حساسیتم نسبت به اون بیشتر بابت خودته عزیزم، نمی خوام ببینم که تو ناراحت بشی، استرس پیدا کنی و یا هر چیز دیگه ایی. تو تنها کسی هستی که همه احساساشو درک می کنم، لمس می کنم، می فهمم. پس ناراحتی تو ناراحتم می کنه عشقم.
بدون که همیشه پشتت وای سادم و می تونی بهم تکیه کنی.
دوست دارم
سمیرا، امشب خونه عموم اینا بودم واسه دیدن دومادشون
ایقدر جای خالیتو کنارم احساس کردم.
می خواستم داد بزنم بهشون بگم منم به زودی دیگه همه جا رو با عشقم میام.
منم دیگه تنها نیستم.
منم یه نفرو دارم که دوستم داره.
منم عاشق شدم.
یه نفرم منو دوست داره که من براش میمیرم.
قلبم واسه یه نفر می زنه که همه وجودمو دادم به اون.
اشکالی نداره، ولی بعدش تصمیم گرفتم صدام رو تو سینه حبس کنم تا زمانی که واقعا بهشون نشون بدم.
دوست دارم و برای در کنارم داشتنت لحظه شماری می کنم
سمیرا؟ هیچ وقت فکر نمی کردم اینقدر زود اینقدر دور بودن ازت برام سخت بشه.
دلم می خواد بدونی دلم برات می تپه.
با اینکه خیلی سخته دور بودن از معشوفه ولی زیبا هم هست.
دوست دارم سمیرا.
میدونم شاید زود باشه واسه این حرف ولی ایقدری دوست دارم که احساس می کنم دوست دارم واسه همیشه باهات باشم خانومی من.
اگه یه روزی همسرم شدی دوست دارم همسری صدات کنم.
دوست دارم سمیرای من.
دوست دارم یه روزی از راه برسه.
روزی که من برات یه مرد باشم و تو برام یه زن.
تا اون روز باید رشد کنم، بالا برم، با هم بالا بریم.
دوست دارم
اینو امروز صبح برات گفتم سمیرای من با یه دنیا احساس و علاقم نسبت بهت:
لحظه ای با من باش
در کنارم بنشین
حرفی از دل دارم
از برای گفتن
ای سمیرایی من
ناز رویایی من
با تو هستم آنقدر
که ندانی شاید
تو که دیدی باشد؟
او جدا از عمرش
اسم تو عمرم باد
یاد تو چون عطرش
با تو خواهد ماند
این پسر تا آخر
تو که دیدی بشود
که جدا از دنیایش؟
دوست دارم